English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
closed circuit U مدار بسته
closed circuits U مدار بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
balance U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balances U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
dip U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
closed circuit television U تلویزیون مدار بسته
closed-circuit television U تلویزیون مدار بسته
closed circuit battery U باتری با مدار بسته
closed circuit tunnel U تونل مدار بسته
closed coil armature U ارمیچر مدار بسته
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
closed magnetic circuit U مدار مغناطیسی بسته
oil circulation U مدار یا مسیر بسته گردش روغن
vapor cycle U سرد زائی مدار بسته
CCTV camera U دوربین مدار بسته
observation camera U دوربین مدار بسته
security camera U دوربین مدار بسته
surveillance camera U دوربین مدار بسته
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
Other Matches
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
trusser U بسته
fronted U صف بسته
bagful U یک بسته
clotted U بسته
curdy U بسته
solids U بسته
solid U بسته
corked U بسته
clotty U بسته
package U بسته
uncrossed U بسته
bunged up U بسته
shook U بسته
pent U بسته
closed U بسته
kits U بسته
kit U بسته
shuts U بسته
shut U بسته
parcel U بسته
parcels U بسته
packages U بسته
packaged U بسته
jellied U بسته
pack box U بسته
stack U بسته
stacked U بسته
stacks U بسته
shutting U بسته
bundles U بسته
crossed cheque U چک بسته
packets U بسته
pinioned U کت بسته
grumous U بسته
bundling U بسته
logical U یچ بسته
strikebound U بسته
packs U بسته
datagram U یچ بسته
pack U بسته
packet U بسته
bundle U بسته
interdependent U به هم بسته
imperforate U بسته
fardel U بسته
crossed chaque U چک بسته
packed بسته ای
barred U بسته
ice bound U یخ بسته
connected U بسته
flat pack U بسته مسطح
packet U بسته کوچک
packages U بسته بندی
dunnage U بسته بندی
closed fist U مشت بسته
closed file U فایل بسته
disk pack U بسته دیسک
closed game U بازی بسته
closed file U ستون بسته
gelidity U بسته شدگی
closed economy U اقتصاد بسته
packaged U بسته بندی
closed group U گروه بسته
closed loop U حلقه بسته
homogamy U زناشویی بسته
shutting U بسته شدن
packets U بسته کوچک
grume U خون بسته
shut U بسته شدن
shuts U بسته شدن
closed U محرمانه بسته
disk pack U گروه بسته
pre assembled U پیش بسته
icebound U یخ بند یخ بسته
parcel post U بسته پستی
disk pack U گرده بسته
shook U بسته کردن
finite universe U جهان بسته
closed universe U جهان بسته
closed traverse U پیمایش بسته
closed system U سازگان بسته
investment foundry U ریخته گی بسته
investment castings U ریخته گی بسته
dumber U زبان بسته
dumb U زبان بسته
internal drainage U ابریز بسته
cruor U خون بسته
closed variation U واریاسیون بسته
iron bound U با اهن بسته
lappermilk U شیر بسته
congealable U بسته شدنی
lamblkin U زبان بسته
lockfast U محکم بسته
dumbest U زبان بسته
it is a question of money U موضوع بسته به
ironbound U با اهن بسته
mare clausum U دریای بسته
coil of rope U بسته طناب
coagulum U خون بسته
large n U سر بسته همینطوری
package U بسته بندی
closures U بسته شدن
closure U بسته شدن
clogging U بسته شدن
armfuls U یک بغل یک بسته
packing U بسته بندی
armful U یک بغل یک بسته
closed mind U ذهن بسته
closed system U سیستم بسته
closed system U نظام بسته
occlusion U بسته شدگی
on the rope U بهم بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
closed society U جامعه بسته
closed routine U روال بسته
closed network U شبکه بسته
food packet U بسته غذایی
blindfolded U چشم بسته
application package U بسته کاربردی
to shut down U بسته شدن
tongue tied U زبان بسته
blindfolding U چشم بسته
blindfolds U چشم بسته
blindfold U چشم بسته
vans U کامیون سر بسته
van U کامیون سر بسته
closed shop U سیستم بسته
survival pack U بسته نجات
closed shops U سیستم بسته
package tour U گشت بسته ای
as the case may be U بسته بمورد
pack U بسته کردن
blocked opening U درگاه بسته
unopened U بسته - بازنشده
blind fold U با چشم بسته
assumed U بخود بسته
packs U بسته کردن
all-expense tour U گشت بسته ای
young ice U یخ تازه بسته
bound charge U بار بسته
tongue-tied U زبان بسته
close-fisted <adj.> U دست بسته
tied up <adj.> U دست بسته
manacled <adj.> U دست بسته
set in U بسته شدن
case numbers U شماره بسته ها
box trail U سهم بسته
bound electron U الکترون بسته
package holiday U گشت بسته ای
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
program package U بسته برنامه
post- U بسته پستی
shutt down U بسته شدن
packaging U بسته بندی
covers U بسته بندی
coverings U بسته بندی
cover U بسته بندی
kit U بسته لوازم
kits U بسته لوازم
right parenthesis ) U پرانتز بسته
draft U بسته کالا
packer U بسته بند
right round bracket U پرانتز بسته
posts U بسته پستی
posted U بسته پستی
post U بسته پستی
drafts U بسته کالا
drafted U بسته کالا
packers U بسته بند
aleatory U بسته به بخت
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
closed area U منطقه بسته
close column U ستون بسته
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com